ديگه كارم از گريه گذشته....
....هيس ...
....لحظه اي حرف نزن...
....چشم ببند...
....گوش بده .....
...بو بكش...
...ميشنوي ؟...
...بوي چوب است و صدا هق هق سوختنش...
........هيس .....
...هيچ مگو خوب ببين...
...ميبيني ؟...
...همه را سوزاندم...
....همه خاطره ها در آتش...
...و دگر چيزي نمانده...
جز يه بوسه بر روي گونه ام...
....و تمام ...