داستان عاشقانه قرار
نشسته بودم رو نیم‌کت پارک، کلاغ‌ها را می‌شمردم تا بیاید. سنگ می‌انداختم بهشان. می‌پریدند، دورتر می‌نشستند. کمی بعد دوباره برمی‌گشتند، جلوم رژه می‌رفتند. ساعت از وقت قرار گذشت. نیامد. . .
تبلیغات
آخرین ارسال های انجمن
| عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
 |♥|کلــــــــبهـ تنهایی bia2eshgh |♥| |
26 | 1845 | hedieh |
| .••● چت روم عاشقانه ها ●••. |
1 | 2566 | hedieh |
| خودم و خودت |
0 | 383 | 09189174939 |
| ●• تـ ـ نــ ـ هـایـ ـی ●• |
22 | 1867 | shahriyar |
| وقتي كه تا 12 شب خونه نيامدم . . . . |
2 | 829 | topolijoon |
| طرفدارکدوم تیم هستی بیاتو |
6 | 929 | topolijoon |
| :::::::: خوش تیپ ترین زنان معروف دنیا در سال 2012 + تصاویر ::::: ::: |
1 | 736 | shahram |
| تصاویر فوق العاده زیبای طبیعت |
0 | 480 | nasrinyk |
| ////////////// بازم احساسی ///////////////// |
0 | 488 | nasrinyk |
| آهنگ جدید و بسیار زیبای نسیم و محمد صادق سارنگ به نام تازه میفهمم ... |
0 | 541 | nasrinyk |
درباره
داستان عاشقانه ,
در يك روز خزان پاييزي
پرستويي را در حال مهاجرت ديدم
به او گفتم:
چون به ديار يارم ميروي
به او بگو دوستش دارم..
بهار سال بعد پرستو نفس نفس زنان امد گفت:
دوستش بدار
ولي
منتظرش نمان..
درباره ما
این سایت برای تمام عاشقان ساخته شده است . بنده امیدارم تمام عاشقان به عشقشون برسن .
اطلاعات کاربری
مطالب عاشقانه نویسندگان
لینک دوستان
نظرسنجی
این سایت راچگونه ارزیابی می کنید
کدوم یکی رو ترجیح میدین ؟؟؟؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت