صحبت هایت که قهوه ای کمرنگ میشوند...
دلم میخواهد..
چشمانم سیاهی رافراموش کند...
و من جزسفیدی
چیزی دیگر را نمیبینم...
مدتهاست که حرفهایت....
تلخیه واژه ی خداحافظ را گرفته است....
و من....
میمیرم از این بی گانگی